۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

شمش‌هاي تکذيب شده

اگر بخواهيم همين جور خلاصه عرض کنيم کانتينر 5/18 ميليارد دلاري که از طريق مرز بازرگان خاک ايران را ترک کرده بود؛ باعث شد رجب طيب اردوغان- نخست وزير ترکيه- خدا را شکر کند که چنين سرمايه‌اي به طور ناخودآگاه سر از کابينه او در آورده است! اين اتفاق در حالي به وقوع پيوسته که مقامات ايران تنها و راحت‌ترين کاري که انجام داده‌اند تکذيب چنين سرمايه‌اي است. چيزي که در همين رابطه به ذهن‌مان رسيد اين است که افراد مختلف در کشور ما به چه شکلي اينجور فرار سرمايه! از کشور را تکذيب مي‌کنند:
يک مقام دولتي: به لطف خدا در اين چهار سالي که ما آمديم اجازه نداديم که چيزي به اسم دلار وارد کشور شود چه برسد که از کشور خارج بشود! از اينها گذشته مگر نمي‌گويند اين مبلغ از مرز بازرگان خارج شده؟ خب خود آقاي بازرگان به عنوان رئيس دولت موقت پاسخ بدهد‌!
يک محمد حسين صفار هرندي: من خروج شمشکي! سرمايه از کشور را تکذيب ‌مي‌کنم. آخر ما در اين چهار سال به قدري داد زديم ‌بودجه کم داريم که بعيد مي‌دانم فردي پيدا شود و به جاي اينکه اين پول را بريزد به خزانه وزارت ارشاد بريزد به خزانه دولت اردوغان!
‌يک غلامحسين الهام: اينکه يک چنين کانتينري از کشور خارج شده باشد را تکذيب مي‌کنم. به نظر من حتي اگر چنين چيزي هم واقعيت داشته باشد يقين بدانيد که اصل خروج اين کانتينر بر مي‌گردد به اواخر دولت‌هاشمي؛ اگر هم مي‌بينيد رسيدنش به ترکيه اين همه سال طول کشيده شايد براي اين بوده که هر چند متر يک بار چرخ ماشين پنچر مي‌شده و راننده مجبور به توقف ماشين مي‌شده!
يک سردار احمدي مقدم: خروج اين يکي کانتينر را که به شدت تکذيب مي‌کنيم؛ اما به تمام رانندگاني که کانتينر دارند هشدار مي‌دهيم که بدانند 30 درصد نيروهاي ما لب مرز بازرگان ايستاده‌اند تا در صورتي که يک نفر ديگر خواست تا 5/18ميليارد دلار را از کشور خارج کند با اسپري فلفل و گاز اشک‌آور و‌ وسايلي از اين دست اجازه ندهيم خارج کند!
يک قاضي دادگاه‌هاي خانواده: من تصور مي‌کنم که يک چنين چيزي از بيخ کذب است. البته منکر اين هم نمي‌شوم که يک مردي پيدا شده باشد که براي همسرش 5/18ميليارد دلار مهريه در نظر گرفته باشد و همسرش او را تهديد کرده باشد که اگر مهريه‌ام را ندهي از ترکيه نخواهم آمد و بعد هم مرد بنده خدا مجبور به خروج اين همه سرمايه از کشور شده باشد تا همسرش را به کشور عزيزمان برگرداند! در پايان به خانواده‌ها توصيه مي‌کنم که مهريه‌هاي سنگين در نظر نگيرند!
يک بازيکن فوتبال: من هم مجبورم که تکذيب کنم چرا که اگر نکنم منشور اخلاقي فدراسيون يقه‌ام را مي‌گيرد. با اين همه تصور مي‌کنم که يکي از دو تا باشگاه‌هاي سرخابي بازيکني ترک خريده و براي اينکه پول او را براي حضور در فوتبال ايران بپردازد مجبور شده که با کانتينر يک مقدار شمش را از کشور خارج کند و بدهد به بازيکن خريداري شده!
يک حداد عادل: بنده هم مثل بقيه وجود يک چنين کانتينري را با يک چنين مبلغي تکذيب مي‌کنم. در مرحله بعدي هم عرض مي‌کنم براي اينكه اينقدر از واژه‌هاي بيگانه استفاده نکنيد؛ بهتر نيست که به جاي استفاده از واژه «دلار» بگوييد 5/18 ميليارد «تومان»!؟ و به جاي «کانتينر» بگوييد «ماشين باري»؟!
يک مرد تنهاي شب: من معمولا روزها خواب هستم و شب‌ها در مراکز خوش آب و هواي ترکيه! مي‌چرخم؛ بنابراين به عنوان يک مرد تنهاي شب اعتراف مي‌کنم که در هيچ يک از خيابان‌هاي ترکيه يک چنين چيزي را مشاهده و بلکه هم ملاحظه نکرده و بنابراين وجود يک چنين کانتينري را از بيخ تکذيب کرده و مي‌فرستم پي کارش!
يک راننده کانتينر: آخر مبلغ5/18 ميليارد دلار را بايد بدهند به يک چنين راننده‌اي که هِر را از بِر تشخيص نمي‌دهد؟! خب مي‌دادند من ببرم تا مثل هلو برسانم دست صاحبش و دست آخر هم تکذيب کنم!
يک زنداني اصلاح طلب در ترکيه: من اعتراف مي‌کنم که اين مبلغ را براي اينکه در ترکيه انقلاب مخملي راه بيندازيم دريافت کرده و مي‌خواستيم به مقدار لازم براي همه بچه‌هاي حزب شلوار مخملي تهيه کنيم! ضمنا فضاي زندان‌هاي ترکيه خيلي باحال است. من از بقيه دوستان درخواست مي‌کنم که تا مي‌توانند سطل آشغال‌هاي شهر استانبول را آتش بزنند و همين جور يک ريز انقلاب مخملي بکنند تا بگيرند و بياورندشان در زندان تا مثل ما حال کنند!
يک لباس شخصي: من به نوبه خودم تکذيب مي‌کنم و اگر کسي را ببينم که تکذيب نمي‌کند کاري مي‌کنم که رنگش مثل شمش‌هاي طلا زرد بشود!
يک جواد يساري: «من که از تو نه جهاز نه سيم و زر خواسته بودم...گفته بودم که فقط با چادر سرت بيا......!» ظاهرا خواننده مورد نظر اين ترانه را خطاب به کسي گفته که با کانتينر 5/18 ميليارد دلاري و به عشق روي او به سمت ترکيه در حرکت بوده است. اين جوري که از شعر استنباط مي‌شود ظاهرا حجاب صاحب کانتينر هم بد جوري مشکل داشته است‌!
يک مصطفي دنيزلي: من به عنوان يک سرمربي ترک تبار تکذيب مي‌کنم که يک چنين کانتينري وجود نداشته باشد. راستش را بخواهيد اين کانتينر مربوط به طلب من از باشگاه پرسپوليس بوده است که برادر آقاي انصاريفرد مرام به خرج داده و با کاميون براي اينجانب ارسال کرده‌اند!
يک رجب طيب اردوغان: بنده هم تکذيب مي‌کنم؛ اصلا يک چنين کانتينري وجود نداشته که ما بخواهيم آن را به کشور مبدا تحويل بدهيم!
يک گاليور: کاپيتان! نقشه گنج رو اشتباهي دادي؛ گنج واقعي توي يک کانتينر در حوالي مرز بازرگان ديده شده!
گالامپ يکي از شخصيت‌هاي کارتون گاليور: ما موفق نمي‌شويم که اين پول را به کشور برگردانيم؛ من مي‌دونم!.... من تکذيب مي‌کنم!
همسر راننده کانتينر: من تکذيب نمي‌کنم که شوهرم اين پول را از کشور خارج کرده ولي بايد عرض کنم شمش‌ها مهريه من بود نه آقاي اردوغان!